دریافت کد صفحه ورودی
اشتباه باران





































قسمت نبود...

اشتباه باران

 غلط کرده باران
حالا که مرا به تو بد عادت کرده
بی تو می بارد
روز و شب
بی خستگی
وقتی خودت نیستی،
باران هست

تاريخ چهار شنبه 22 آذر 1391برچسب:,
سـاعت 19:1 نويسنده فهیمه| |

کمک

سلام دوباره به همگی

یک راهنمایی ازتون میخواستم

من چندتارمان و داستان نوشتم اما نمیدونم برای چاپش چیکارکنم لطف کنیدکمکم کنید

تاريخ چهار شنبه 22 آذر 1391برچسب:,
سـاعت 17:44 نويسنده فهیمه| |

دلتنگی من

سلام به همه ی دوستای گلم که به وبلاگ من سرمیزنند

دلم خیلی گرفته خیلی زیاد بیشترازاون چیزی که همه ی شما فکرمیکنیدخیلی تنهام نه دوستی که همیشه کنارم باشه و به حرفام گوش بده نه خواهری نه ...خیلی دلم گرفته جوری که اصلاحوصله ی هیچ چیزوهیچ کسوندارم از زندگیم خیلی سیرم اونم ازجریانی که یک آدمی اومدودیوونه ام کردورفت بعدازرفتنش دیگه هیچی واسم معنانداره آخه خیلی دوسش داشتم                                                                                                                                                                                                                                 

 

تاريخ چهار شنبه 22 آذر 1391برچسب:,
سـاعت 17:18 نويسنده فهیمه| |

دُختَرَکِــ کوشــولو

 

,

سـاعت 17:3 نويسنده فهیمه| |

براستی زندگی چیست ؟!

 

زندگی یک مشکل است با آن روبرو شو

زندگی یک معادله است موازنه کن

زندگی یک معما است آن را حل کن

زندگی یک تجربه است آن را مرور کن

زندگی یک مبارزه است قبول کن

زندگی یک کشتی است با آن دریا نوردی کن

زندگی یک سوال است آن را جواب بده

زندگی یک موفقیت است لذت ببر

زندگی یک بازی است برنده و پیروز شو

زندگی یک هدیه است آن را دریافت کن

زندگی دعا است آن را مرتب بخوان

زندگی درد است آن را تحمل کن

زندگی یک دوربین است سعی کن با صورت خندان و شاد با آن روبرو بشی

زندگی هدیه ای است که خدا در هنگام تولد به ما تقدیم می کند

زندگی آغاز یک راه است بسوی افتخار و سربلندی، یا انحراف و سرافکندگی

زندگی پرواز است به سوی پیشرفت و روشنایی

زندگی جوانه زدن است به امید درختی تناور و پر از میوه

زندگی گرچه یک آغاز است ولی پایان آن نامعلوم و رویایی است

زندگی یعنی عشق، اراده، امید و توکل

زندگی مانند پلی است برای نزدیک شدن به خدا. زندگی به کوه بلندی می ماند آن را فتح کن

زندگی برای هر انسانی آینه اخوت می باشد

زندگی شاخه گل است آن را پرپر نکنید

زندگی را اگر با خدا در نظر بگیری همیشه با عزت و سربلندی همراه خواهد بود

زندگی زیبایی و لذت بردن از نعمت های الهی است

زندگی یعنی کمک کردن و یاری دیگران در سخت ترین شرایط که برای آنان پیش می آید

زندگی دشتی است که سبزه های آن نمایانگر زیبایی اند و دریایش نشان از عمر دارد بلندیهای آن شدائد زندگی است و سرانجام پاییزش فانی بودن این دنیا را به نمایش میگذارد

زندگی روشن ترین تفسیر خداست

زندگی گاهواره ای است که لالایی عشق را می سراید

زندگی زیباست اگر زیبا ببینیم

زندگی عینی ترین، ملموس ترین و واقعی ترین جلوه حیات است

زندگی غزلی است که مطلعش تجربه است

زندگی نهالی است که با صبر بار می دهد

زندگی اندوخته ای است که زندگان قدرش نشناسند

زندگی همان است که می اندیشی

زندگی پازلی از ترکیب همین ثانیه هاست

زندگی دایره ای است که به شعاع همت فرد رسم شده است

زندگی سالی است که هزار فصل دارد

زندگی عملی است که به توان بی نهایت تجربه می شود

زندگی عمارتی است که سازنده اش سخت کو شانند.

زندگی بهشتی است که تو سازنده ی آنی.

زندگی نارگیلی است که پوشش سخت و درونش شیرین است

زندگی فیلمی است که کارگردانی اش به دست ماست

زندگی ماحصل تلاش امروز است

زندگی فرمانروایی بر سرنوشت است

زندگی کاشت صداقت، و برداشت موفقیت است.

زندگی لیمونات است، شیرینش را انتخاب کن

زندگی همین ساعات شیرینی است که سریع می گذرند

زندگی بالندگی است، پس درنگ مکن

زندگی نتیجه ای است که از حل معمای ثانیه ها حاصل می گردد

زندگی تمرین صبوری است

زندگی زیباترین شاهکار حق در عرصه خلقت است

زندگی قدر و قیمت توست، غنیمتش شمار.

زندگی عرصه کارزار است، مردانه در آن قدم بگذار

زندگی یک تعالی به قدر همت است

زندگی برد و باخت نیست، بردن در عین باختن است

زندگی الهام است برای آنان که جهت زیستن برانگیخته شده اند

زندگی بازاری است که متاعش عمر آدمی است

زندگی ترکیبی از تنوع است، پس متنوع اش ساز

زندگی شهد گلی است که زنبور زمانه آن را می مکد

زندگی تئاتری است در حد واقعیت و ما بازیگران واقعی این تئاتر هستیم

زندگی راه است، ایمان و اندیشه راهنمای آن

زندگی تكثیر ثروتی است كه نامش محبت است

و چه زیبا : مفهوم زندگی در نهاد خودش نهفته است، زندگی شعله شمعی است در بزم وجود، که به نسیم مژه بر هم زدنی خاموش است ...

و در آخر: زندگی با همه ناملایمات اش دوست داشتنی است چون هدیه ای از جانب پروردگار است

 ...

 

تاريخ جمعه 17 آذر 1391برچسب:,
سـاعت 16:57 نويسنده فهیمه| |

تمام آرامش من

,

سـاعت 16:55 نويسنده فهیمه| |

برای عشق خودم

برای عشقم...

,

سـاعت 16:51 نويسنده فهیمه| |

کمبودمرد

دختری با ظاهری ساده از خیابان گذشت که پسری در پیاده رو به او گفت

چطوری سیبیلو؟

دختر خونسرد ، تبسمی کرد و جواب داد:

وقتی تو ابرو بر میداری و مو رنگ میکنی و گوشواره میندازی

من سیبیل میزارم تا جامعه احساس کمبود مرد نداشته باشه !

 

تاريخ جمعه 17 آذر 1391برچسب:,
سـاعت 16:48 نويسنده فهیمه| |

برو
تنم به لرزه می افتد ؛ هر بار که می گویی : "برو .... برو و به زندگیت برس" ! مگر نمی دانی که تمام زندگی من تویی ...
تاريخ جمعه 10 آذر 1391برچسب:,
سـاعت 19:6 نويسنده فهیمه| |

دلتنگی
دلتنگی هموون مکثی ِ که رو اسمش میکنی وقتی شماره های گوشیت رو میای پایین ...!
تاريخ جمعه 10 آذر 1391برچسب:,
سـاعت 19:6 نويسنده فهیمه| |

گاهی...
گاهی وقتا خودم و بغل میكنم و میگم غصه نخور دیوونه !! من كه باهاتم .....
تاريخ جمعه 10 آذر 1391برچسب:,
سـاعت 18:59 نويسنده فهیمه| |

مستضعف

اوايل ترم بود.صبح زود بيدار شدم که برم دانشگاه. چون عجله داشتم بجاي 5000 تومني يه پونصدي از کشوم برداشتمو زدم بيرون. سوار تاکسي که شدم ديدم اووووف يکي از دختراي آس و خوشگل کلاس جلو نشسته يه کم که گذشت گفتم بزار کرايه شو حساب کنم نمک گير شه بلکه يه فرجي شد با صدايي که دو رگه شده بود پونصدي رو دادم به راننده و گفتم: کرايه ي خانم رو هم حساب کنيد دختره برگشت عقب تا منو ديد کلي سلام و احوالپرسي و تعارف که نه ... اجازه بدين خودم حساب ميکنم و اين حرفا منم که عمرا اين موقعيتو از دست نميدادمو کوتاه نمي اومدم مي گفتم به خدا اگه بزارم تمام اين مدتم دستم دراز جلوي راننده همه شم ميديدم نيشِ راننده بازه خلاصه گذاشت حسابي گلوي خودمو پاره کنم، بعدش گفت : چطوره با اين پونصدي کرايه ي بقيه رو هم تو حساب کني؟ يهو انگار فلج شدم.آخه پول ديگه اي نداشتم الکي سرمو کردم تو کيفمو وقت کشي تابلوُ که ديدم خانم خوشگله کرايه ي جفتمونو حساب کرد ولي از خنده داشت ميترکيد :| داشت گريه ام مي گرفت که اس.ام.اس داد و گفت: پيش مياد عزيزم ناراحت نباش موافقي ناهارو با هم بخوريم؟ :) حالا من بيچاره شارژ هم نداشتم جواب بدم :( خلاصه عين اسکلا انقد بهش زل زدم تا نگام کنه و گفتم : باشه اين شد که ما چند ماهه باهم دوستيم ولي يه بار که گوشيشو نگاه کردم ديدم اسمِ منو "مستضعف" سيو کرده ..

تاريخ جمعه 10 آذر 1391برچسب:,
سـاعت 18:59 نويسنده فهیمه| |

ازهیاهوی واژه ها
ازهیاهوی واژه ها خسته ام من سکوتم را ازاوراق سپیدآموخته ام آیاسکوت روشن ترین واژه هانیست؟ همیشه درخلوت مرگ رامجسم دیده ام آیامرگ خونسردترین واژه نیست؟ تاچشم گشودم ازچشم زندگی افتادم شبی شایدامشب زیرآواریک واژه خواهم شکست
تاريخ جمعه 10 آذر 1391برچسب:,
سـاعت 18:30 نويسنده فهیمه| |

عشق
عشق اقيانوس وسيعي است که دو ساحل رابه يکديگر پيوند مي دهد love is wide ocean that joins two shores زندگي بدون عشق بي معني است و خوبي بدون عشق غير ممکن life whithout love is none sense and goodness without love is impossible عشق ساکت است اما اگر حرف بزند از هر صدايي بلند تر خواهد بود love is something silent , but it can be louder than onything when it talks عشق آن است که همه خواسته ها را براي او آرزو کني love is when you find yourself spending every wish on him عشق گلي است که دو باغبان آن را مي پرورانند love is flower that is made to bloom by two gardeners عشق گلي است که در زمين اعتماد مي رويد love is like a flower which blossoms whit trust عشق گلي است که در زمين اعتماد مي رويد love is like a flower which blossoms whit trust عشق يعني ترس از دست دادن تو love is afraid of losing you پاسخ عشق است سوال هر چه که باشد no matter what the question is love is the answer وقتي هيچ چيز جز عشق نداشته باشيد آن وقت خواهيد فهميد که عشق براي همه چيز کافيست when you have nothing left but love than for the first time you become aware that love is enough عشق مثل هوايي است که استشمام مي کنيم آن را نمي بينيم اما هميشه احساس و مصرفش مي کنيم و بدون ان خواهيم مرد llove is like the air we breathe it may not always be seen, but it is always felt and used and we will die without it عشق فراموش کردن خود در وجود کسي است که هميشه و در همه حال شما را به ياد دارد l.love is totally forgetting yourself to someone that is always remembering you at all times
تاريخ جمعه 10 آذر 1391برچسب:,
سـاعت 15:23 نويسنده فهیمه| |

جملات کوروش کبیر

بیادت می آورم تا همیشه بدانی که زیباترین منش آدمی محبت اوست ، پس محبت کن چه به دوست چه به دشمن که دوست را بزرگ کند و دشمن را دوست . ” کوروش کبیر کوروش“ ♦♦♦♦♦♦♦♦♦جملات کوروش کبیر♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ تنها راهی که به شکست می انجامد، تلاش نکردن است .کوروش کبیر ♦♦♦♦♦♦♦♦♦جملات کوروش کبیر♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ دشوارترین قدم، همان قدم اول است .کوروش کبیر ♦♦♦♦♦♦♦♦♦جملات کوروش کبیر♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ شما از زمانی شروع می شود که اختیار سرنوشت خویش را در دست می گیرید .کوروش کبیر ♦♦♦♦♦♦♦♦♦جملات کوروش کبیر♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ پیش از آنکه پاسخی بدهی با یک نفر مشورت کن ولی پیش از آنکه تصمیم بگیری با چند نفر .کوروش کبیر ♦♦♦♦♦♦♦♦♦جملات کوروش کبیر♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ منم کورش: پسر بهشت در اوستا ، سیروس در تورات ، سایروس در انجیل ، ذوالقرنین در قرآن ، نخستین شاه جهان ، اولین داد گستر گیتی ، پدر ایران زمین ♦♦♦♦♦♦♦♦♦جملات کوروش کبیر♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ وقتی توبیخ را با تمجید پایان می دهید، افراد درباره رفتار و عملکرد خود فکر می کنند، نه رفتار و عملکرد شما .کورش کبیر ♦♦♦♦♦♦♦♦♦جملات کوروش کبیر♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ سخت کوشی هرگز کسی را نکشته است، نگرانی از آن است که انسان را از بین می برد .کوروش کبیر ♦♦♦♦♦♦♦♦♦جملات کوروش کبیر♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ خداوندا دستهایم خالی است ودلم غرق در آرزوها -یا به قدرت بیکرانت دستانم را توانا گردان یا دلم را از آرزوهای دست نیافتنی خالی کن کوروش کبیر ♦♦♦♦♦♦♦♦♦جملات کوروش کبیر♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ باران باش و ببار و نپرس کاسه های خالی از آن کیست ♦♦♦♦♦♦♦♦♦جملات کوروش کبیر♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ من به خاطر ندارم در هیچ جهادی برای عزت و کسب افتخار ایران زمین مغلوب شده باشم ♦♦♦♦♦♦♦♦♦جملات کوروش کبیر♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ همیشه با هم یکدل و صمیمی بمانید تا اتحادتان موید و پایدار بماند

تاريخ جمعه 10 آذر 1391برچسب:,
سـاعت 15:23 نويسنده فهیمه| |

چه قدر سخته
چه قدر سخته تو چشمای کسی که تمام عشقت رو ازت گرفته به جاش یه زخم همیشگی به قلبت هدیه داده زل بزنی و به جای اینکه لبریز کینه نفرت بشی ـ حس کنی هنوزم دوسش داری چه قدر سخته دلت بخواد سرتو باز به دیوار تکیه بدی که یـک بار زیر آوار غرورش همه وجودت له بشه چه قدرسخته تو خیالت ساعتها باهاش حرف بزنی اما وقتی دیدیش هیچ چیز جز سلام نتونی بهش بگی چه قدر سخته وقتی پیشته سرتو بندازی پایین و آروم اشک بریزی چون دلت براش تنگ شده، اما آروم اشکاتو پاکنی تا متوجه نشه... چون حتما فکر می کنه دیوونه ای! چه قدر سخته وقتی پشتـت بهشه دونه های اشک صورتت رو خیس کنه اما مجبور باشی بخندی تا نفهمه هنوز دوسش داری چه قدر سخته گل آرزوهاتو تو باغ دیگران ببینی و هزار بار تو خودت بشکنی و اون وقت زیر لب آروم بگی: گل من! باغچه نو مبارک...
تاريخ جمعه 10 آذر 1391برچسب:,
سـاعت 15:20 نويسنده فهیمه| |

شعر و متن های عاشقانه و بسیار زیبا
میان ماندن و نماندن فاصله تنها یک حرف ساده بود از قول من به باران بی امان بگو : دل اگر دل باشد ، آب از آسیاب علاقه اش نمی افتد - – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – گذشته در چشمانم مانده است عبور ثانیه ها ی رد شده در تمام نگاه هایم مشهود است چشمانت را با شقاوت تمام به روی حقایق بستی صبور میمانم و بی تفاوت می گذرم که نفهمی هنوز هم دوستت دارم - – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – بی تو بودن را معنا می کنم با تنهایی و آسمان گرفته آسمان پر باران چشم هایم بی تو بودن را معنا می کنم با شمع , با سوزش ناگریز شمعی بی پروانه بی تو بودن را چگونه میتوان تفسیر کرد وقتی که بی تو بودن خیلی دشوار است ؟ - – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – نمیشه که تو باشی من و من عاشقت نباشیم فاصله را معنا کن با کتابی که زبانش آمدن است … دست بر دیوار سیمانی بکش لمس قلب من به همین آسانی است … بیراهه ای که به کوچه ی عشق می رسید اشتباه نبود راه را اشتباه آمده بودم پشیمان نیستم! راهنما شده ام …. ‌ - – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – از فکر من بگذر خیالت تخت باشد من می تواند بی تو هم خوشبخت باشد این من که با هر ضربه ای از پا در آمد تصمیم دارد بعد زا این سرسخت باشد تصمیم دارد با خودش ،با کم بسازد تصمیم دارد هم بسوزد ،هم بسازد خبر به دورترین نقطه ی جهان برسد نخواست او به من خسته بی گمان برسد شکنجه بیشتر از این که پیش چشم خودت کسی که سهم تو باشد به دیگران برسد چه میکنی اگر او راکه خواستی یک عمر به راحتی کسی از راه ناگهان برسد رها کند برود از دلت جدا باشد به آنکه دوست ترش داشته به آن برسد رها کنی بروند تا دوتا پرنده شوند خبر به دورترین نقطه ی جهان برسد گلایه ای نکنی ، بغض خویش را بخوری که هق هق تو مبادا به گوششان برسد خدا کند که نه…!!نفرین نمیکنم که مباد به او که عاشق او بوده ام زیان برسد خدا کند که فقط این عشق از سرم برود خدا کند که فقط زمان آن برسد - – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – گاهی چنان بدم که مبادا ببینیم حتی اگر به دیده رویا ببینیم من صورتم که به صورت شعرم شبیه نیست بر این گمان مباش که زیبا ببینم شاعر شنیدنی ست ولی میل،میل ِ توست آماده ای که بشنوی ام یا ببینیم ؟ این واژه ها صراحت ِ تنهایی من اند با این همه مخواه که تنها ببینیم مبهوت می شوی اگر از روزن ات شبی بی خویش در سماع غزل ها ببینیم یک قطره ام و گاه چنان موج می زنم در خود که ناگزیری دریا ببینیم شب های شعر خوانی من بی فروغ نیست اما تو با چراغ بیا تا ببینیم از : محمد علی بهمنی - – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – درد یک پنجره را پنجره ها می فهمند معنی کور شدن را گره ها می فهمند سخت بالا بروی ، ساده بیایی پایین قصه تلخ مرا سُرسُره ها می فهمند یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن چشم ها بیشتر از حنجره ها می فهمند آنچه از رفتنت آمد به سرم را فردا مردم از خواندن این تذکره ها می فهمند نه نفهمید کسی منزلت شمس مرا قرن ها بعد در آن کنگره ها می فهمند از : کاظم بهمنی - – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – خواب و خیالنازنین آمد و دستی به دل ما زد و رفت پرده ی خلوت این غمکده بالا زد و رفت کنج تنهایی ما را به خیالی خوش کرد خواب خورشید به چشم شب یلدا زد و رفت درد بی عشقی ما دید و دریغش آمد آتش شوق درین جان شکیبا زد و رفت خرمن سوخته ی ما به چه کارش می خورد که چو برق آمد و در خشک و تر ما زد و رفت رفت و از گریه ی توفانی ام اندیشه نکرد چه دلی داشت خدایا که به دریا زد و رفت بود آیا که ز دیوانه ی خود یاد کند آن که زنجیر به پای دل شیدا زد و رفت سایه آن چشم سیه با تو چه می گفت که دوش عقل فریاد برآورد و به صحرا زد و رفت - – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – برای کنار هم گذاشتن واژه ها٬ دست قلمم بیش از آنچه فکر کنی خالی است… و بیش از آنچه فکر کنی احساس می کنم به نوشتن مجبورم ! شاید این هم خاصیت ِ داشتن این صفحه ی مجازی است ؛ میان جاده که می آمدم ، سرم پر از فکر بود فکرهایی از آن دست که به هر نیمه ای که می رسیدم احساس می کردم بیش از این رخصت پیش رفتن ندارم چیزهایی مثل ِِ آینده رفتن ماندن حالا اما اندیشه ای نیست برای به واژه آوردن.. - – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – کسی را می‌خواهم، نمی‌یابمش می‌سازمش روی تصویر تو و تو با یک کلمه فرو می‌ریزی‌اش تو هم کسی می‌خواهی، نمی‌یابیش می‌سازی‌اش روی تصویر من و من نیز با یک کلمه … اصلا بیا چیز دیگری نسازیم و تن به زیبایی ابهام بسپاریم فراموش شویم در آن‌چه هست روی چمن‌های هم دراز بکشیم به نیلوفرهامان فرصت پیچش بدهیم بگذار دست‌هایم در آغوش راز شناور شوند رویای عشق در همین حوالی مبهم درد است شاید! - – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – تمام راهها را بسوی جاده ی تنهایی می پویم و در اضطراب گلبوته های جدایی , چشمانم را بسوی صداقت پروانه های شهر عشق , آذین می بندم . به تو فکر می کنم که چگونه در گلزار وجودم , آشیان کردی و بر تاروپود تنم حروف عشق را ترنم نمودی . پس باورم کن که به وسعت دریا و به اندازه ی زیبایی چشمانت هنوز در من شمعی روشن است . و من… در انتهای غروب , نگاهم را بسوی مشرق چشمانت دوخته ام تا مگر بازتاب صداقتمان در دستان تو تجلی کند ….!!! - – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – میدونی چرا میگن” دلت دریا باشه” وقتی یه سنگو تودریا میندازی فقط برای چند ثانیه اونو متلاتم میکنه وبرای همیشه محو میشه ولی اون سنگ تا ابد ته دل دریا موندگاره وسعی می کنم مثل دریا باشم فراموش کنم سن… که به دلم زدن با اینکه سنگینی شونو برای همیشه روی سینه ام حس می کنم. - – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – چرا گریه کنم وقتی باران ابهت اشکهایم را پاک کرد و سرخی گونه هایم را به حساب روزگار ریخت. چرا گریه کنم وقتی او بغض عروسکی دارد و همیشه این منم که باید قطره قطره بمیرم. چرا گریه کنم وقتی بر بلندی این ساده زیستن زیر پا له شده ام. چرا گریه کنم وقتی باد بوی گریه دارد و برگ بوی مرگ. چرا گریه کنم وقتی عاشق شدن را بلد نیستم تا به حرمت اندک سهمم از تو اشک بریزم. چرا گریه کنم وقتی تبسم نگاهت زیبا تر است……… - – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – سلام مــاه مــن ! دیشب دلتنگ شدم و رفتم سراغ آسمان اما هر چه گشتم اثری از ماه نبود که نبود …! گفتم بیایم سراغ ِ خودت .. احوال مهتابیت چطور است ؟! چه خبــر از تمام خوبی هایت و تمام بدی های مــن ؟! چه خبــر از تمام صبــرهایت در برابر تمام ناملایمت های مــن ؟! چه خبر از تمام آن ستاره هایی که بی من شمردی و من بی تو ؟! چقدر نیامده انتظار خبــر دارم ؟! چه کنم دلم بــرای تمــام مهــربانی هایت لک زده است ! راستی ، باز هم آســمان دلت ابری است یا ….؟! می دانم ، تحملم مشکل است …. اما خُب چه کنم؟! یک وقت خســته نشوی و بــروی مــاه دیگری شود …. هیچ کس به اندازه مــن نمی تواند آســـمانت باشد ! تو فقط ماه من بمون و باش ! ماه من ! مراقب خاطراتمان ، روزهای با هم بودنمان .. خلاصه کنم بهونه موندنم مراقب خودمون باش ! - – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – وقتی از چشم تو افتادم دل مستم شکست عهد و پیمانی که روزی با دلت بستم شکست ناگهان- دریا! تو را دیدم حواسم پرت شد کوزه ام بی اختیار افتاد از دستم شکست در دلم فریاد زد فرهاد و کوهستان شنید هی صدا در کوه،هی “من عاشقت هستم” شکست بعد ِ تو آیینه های شعر سنگم میزنند دل به هر آیینه،هر آیینه ایی بستم شکست عشق زانو زد غرور گام هایم خرد شد قامتم وقتی به اندوه تو پیوستم شکست وقتی از چشم تو افتادم نمیدانم چه شد پیش رویت آنچه را یک عمر نشکستم شکست …
تاريخ جمعه 10 آذر 1391برچسب:,
سـاعت 15:19 نويسنده فهیمه| |

دوست داشتن با 21زبان مختلف دنیا

 English : I Love You 02) Persian : To ra doost daram 03) Italian : Ti amo 04) German : Ich liebe Dich 05) Turkish : Seni Seviyurum 06) French : Je t'aime 07) Greek : S'ayapo 08) Spanish : Te quiero 09) Hindi : Mai tumase pyre karati hun 10) Arabic : Ana Behibak 11) Iranian : Man doosat daram 12) Japanese : Kimi o ai shiteru 13) Yugoslavian : Ya te volim 14) Korean : Nanun tangshinul sarang hamnida 15) Russian : Ya vas liubliu 16) Romanian : Te iu besc 17) Vietnamese : Em ye^ Ha eh bak 18) Syrian/lebanese : Bhebbek 19) Swiss-German : Ch'ha di ga"rn 20) Swedish : Jag a"Iskar dig 21) Africans : Ek het jou li ...

تاريخ جمعه 10 آذر 1391برچسب:,
سـاعت 15:19 نويسنده فهیمه| |

نیاباران
نیا باران زمین جای قشنگی نیست... من از جنس زمینم خوب میدانم.... که اینجا جمعه بازار است... ودیدم عشق را در بسته های کوچک نسیه می دهند.... در اینجا قدر مردم را به جو اندازه می گیرند در اینجا شعر حافظ را به فال کولیان دربهدر اندازه می گیرند .... نیا باران زمین جای قشنگی نیست....
تاريخ پنج شنبه 9 آذر 1391برچسب:,
سـاعت 11:30 نويسنده فهیمه| |

خدایا
خدایا کفر نمی‌ گویم پریشانم ، چه می‌خواهی‌ تو از جانم ؟! مرا بی ‌آنکه خود خواهم اسیر زندگی ‌کردی خداوندا ! اگر روزی ‌ز عرش خود به زیر آیی لباس فقر پوشی غرورت را برای ‌تکه نانی ‌به زیر پای‌ نامردان بیاندازی‌ و شب آهسته و خسته تهی‌ دست و زبان بسته به سوی ‌خانه باز آیی زمین و آسمان را کفر می ‌گویی نمی ‌گویی ؟! خداوندا ! اگر در روز گرما خیز تابستان تنت بر سایه‌ی ‌دیوار بگشایی لبت بر کاسه‌ی‌ مسی‌ قیر اندود بگذاری و قدری آن طرف ‌تر عمارت ‌های ‌مرمرین بینی‌ و اعصابت برای‌ سکه‌ای‌ این ‌سو و آن‌ سو در روان باشد زمین و آسمان را کفر می‌گویی نمی‌گویی ؟! خداوندا ! اگر روزی‌ بشر گردی‌ ز حال بندگانت با خبر گردی‌ پشیمان می ‌شوی‌ از قصه خلقت از این بودن ، از این بدعت خداوندا تو مسئولی خداوندا تو می ‌دانی‌ که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است چه رنجی ‌می ‌کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است…
تاريخ پنج شنبه 9 آذر 1391برچسب:,
سـاعت 11:29 نويسنده فهیمه| |

MiSs-A



خب مردمان حسود چرا ساکت ایستاده اید ؟ بروید به کارهایتان برسید ، نگران نباشید ؛ او دیگر خیال بازگشتن ندارد
Menu
  • HOME|A|EMaiL |A|PrOfilE
Author
  • فهیمه
Link
miss-A
  • حمل و ترخیص خرده بار از چین
  • حمل و ترخیص چین
  • شوری سنج اکواریوم
  • یکانسر
  • آی کیو مگ
  • ریحون مگ
  • روزانه
Archive
  • شهريور 1392
  • مرداد 1392
  • تير 1392
  • خرداد 1392
  • ارديبهشت 1392
  • فروردين 1392
  • اسفند 1391
  • بهمن 1391
  • دی 1391
  • آذر 1391
  • آبان 1391
Friends
  • دردودل های عاشقانه واقعی
  • ✿ ✿ تنهایی ناز بانو✿ ✿
  • عاشقانه های مسعودومهشیدجون
  • سکوت باران
  • پرسپولیس
  • ♥ساز دل♥
  • ♥| نـــگـــاه بـــــارانـــی |♥
  • عشق اول و آخر من
  • پسراستقلالی
  • مرجع طنز
  • مجله تفریحی
  • مهتاب جون
  • همه بیاین عضوبشن اقامبین
  • تبادل لینک
  • خط خطی
  • کیمیاجون
  • قاصدک ღஜღعشقღ♥ღ
  • تک اندروید
  • عشق هرگزنمیمیرد
  • ساعت رومیزی ایینه ای
  • رقص نور لیزری موزیک

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ترانه یک سکوت و آدرس lovelyvolleyball.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





Designer
MiSs-A